یک خطای استراتژیک
اصلی ترین مسئله ایران در صادرات انرژی و عدم توفیق در دریافت مطالبات از کشورهای همسایه از جمله عراق، بیشتر داخلیو مربوط به دخالت دولت در این زمینه است. تا زمانی که صادرات انرژی در اختیار دولت باشد و بخش خصوصی نقش کمتری در آن ایفا کند، مشکل عدم وصول مطالبات مربوط به صادرات انرژی پابرجاست. دولت تاجر خوبی نیست و توفیقی در صادرات ندارد. در حال حاضر بیش از یک میلیارد دلار برق توسط دولت به عراق فروخته شده اما هنوز مطالبات مربوط به آن باقی است. اگر بخش خصوصی این میزان برق را صادر کرده بود، به هر نحو پول آن را دریافت می کرد اما دولت در این زمینه دچار محدودیت هایی است. با این وجود اما متاسفانه در مواردی مثل تجارت با ترکمنستان و صادرات انرژی به این کشور، دولت با کنار زدن بخش خصوصی، امور را بدست گرفت. صادرات گاز به ترکیه، عراق، ارمسنتان و ... هم به همین ترتیب در جریان است.
هرچند ایران این ظرفیت را دارد که به هاب انرژی تبدیل شود اما این مهم باید با محور قراردادن بخش خصوصی انجام پذیرد. در زمینه انرژی، تنها نباید محدود به منابع الکتریسته ماند چراکه منابع قابل توجه گاز در ایران از جمله میادین پارس جنوبی فرصتی استثنایی در زمینه صادرات گاز را برای کشورمان فراهم کرده است و تبدیل منابع گاز به گاز مایع به رونق صادرات آن کمک می کند.
در این باره به سرمایه گذاری نیاز داریم در حالیکه دولت برای تامین منابع مالی در پروژه های عمرانی هم دچار مشکل است چه برسد به تامین مالی طرح های توسعه صادراتی خارج از کشور. با توجه به این وضعیت، دولت باید زمینه فعالیت بیشتر بخش خصوصی را فراهم کند. اکنون در مرز تولید هشتصد میلیون متر مکعب گاز در روز هستیم و باید برای مدیریت این حجم از تولید برنامه ریزی کنیم. متاسفانه استراتژی های فعلی مدیریت انرژی در ایران اهداف بلند مدتی را در نظر ندارد. این یک خطای استراتژیک است که منافع مالی کشورمان را در آینده تهدید می کند.