نقش تأثیرگذار بانکها در گسترش روابط تجاری
با تحریم واردات نفت از ایران و قطع روابط بانکهای ایرانی با بانکها و مؤسسات مالی بزرگ و معتبر بینالمللی، مشکلات اقتصادی بسیار زیادی پدید آمدند. خسارتهای مستقیمی که به نظام بانکی یا مشتریان بانکها وارد شده است نظیر توقیف اموال یا مسدود کردن حسابها و خسارتهایی که به طرفهای خارجی نیز وارد شدهاند و مشخصاً مؤسسات مالی که مراوداتی را با ایران داشتهاند با جریمههای سنگینی روبهرو شدهاند. نکته مهم اینکه پس از اجرای برجام نیز همچنان برخی تحریمهای بانکی مشکلاتی را برای تجار و بازرگانان به وجود آورده است. دراینباره ستاره صبح گفتوگویی با حمیدرضا صالحی، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی، گفتوگویی انجام داده که در پی میخوانید..
یکی از مشکلاتی که امروزه بازرگانان ما با آن دستوپنجه نرم میکنند مربوط به تحریمهای بانکی است. نظر شما درباره این موضوع چیست؟ نقش بانکها در مراودات تجاری چیست؟
باید توجه داشت که امروز ما در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار داریم. درگذشته یک جاده ابریشم وجود داشت و بازرگانان و تجار معدودی یک کالایی را از سرزمین خود به دیگر سرزمینها میبردند و در عوض کالای دیگری را همارزش محصول خود دریافت میکردند. در این سیستم سنتی نه واسطهای حضور داشت و نه پولی ردوبدل میشد. اما امروزه تمام تبادلات تجارت بینالملل وابستگی 100 درصدی به نظام بانکی دارد. در قرن جدید فعالیت اقتصادی بدون حضور بانکها را نمیتوان متصور شد. چنانکه در دوره تحریمها مشاهده کردیم با بسته شدن شبکههای انتقال بانکها، تجار ایرانی از انجام مراوده تجاری بازماندند. اکنون برای تحریم یک کشور دیگر نیازی نیست بین مرزها دیواری کشیده شود، فقط کافی است که تحریم بانکی صورت گیرد. پس از رفع تحریمها و اجرای برجام فرصت مناسبی برای ما پیش آمد تا کالاهای خود را به کشورهای دیگر صادر کنیم و محصولات موردنیاز خود را از آنها بگیریم.
اما به دلیل وجود پارهای از مشکلات در نظام بانکی هنوز ما نتوانستهایم آنطور که باید وارد بازارهای بینالمللی شویم و این نشان از نقش پررنگ بانکها در تجارت بینالمللی دارد. به دلیل تأکیدی که مسئولان ما در مذاکرات برجام بر رفع کامل و یکجای تحریمها داشتند، انتظار میرفت که در پسابرجام تحریمهای بانکی هم برداشته شود، اما در عمل این اتفاق نیفتاد. البته برخی بانکها با ایران همکاری میکنند و همچنین در برخی مراودات از ارزهای محلی استفاده میشود، اما هنوز در جابهجایی دلار مشکلاتی وجود دارد. عمده بانکها هنوز با ایران کار نمیکنند، دلیل عمدهاش هم میتواند وابستگی شبکه بانکی بیشتر دنیا به بازار آمریکا باشد. این بانکها به دلیل اینکه نمیخواهند رابطه بانکی با شبکه ارزی آمریکا را از دست دهند با ایران کمتر کار میکنند. این یک واقعیت است، اما در همین حال هم ما شاهد هستیم بانکهای اروپایی آمدهاند و با ایران همکاری میکنند. مشکل امروز ما صرفاً آمریکا و سیاستهای ترامپ است. اگر ما میخواهیم مسئله نظام بانکی حل شود، باید یک سری حرکتهای بزرگ انجام دهیم.
آیا نظام بانکی ایران آمادگی همکاری با سایر بانکهای جهان را دارد؟
اولاً اینکه نظام بانکی ما باید مشکلات خودش را که چندین سال است عقب مانده برطرف کند. این شبکه در ابتدا باید بهروز شود و با استانداردهای روز جهان کار کند. امروزه بانکهای جهان در سیستمی شفاف و قانونمند فعالیت میکنند و نوع حسابرسی آنها کاملاً روشن است، اما آیا بانکها ما فعالیتی شفاف دارند؟ چرا ما هنوز بهطور کامل از فهرست سیاه FATF خارج نشدهایم؟ بااینکه بانک مرکزی در طول سه سال گذشته فعالیتهای مثبتی در این زمینه انجام داده است، اما هنوز ما نتوانستهایم رضایت مشتریان خارجی را جلب کنیم. در تمام سفرهایی که ما در قالب هیئتهای بازرگانی به خارج از کشور میرویم، نمایندگانی هم از بانک مرکزی حضور دارند و با همتایان خود دیدار و گفتوگو میکنند.
بسیاری از کشورها علاقه دارند در حوزههای نفتی، کشاورزی، صنعتی و ... با ما همکاری کنند، اما به دلیل همین مشکلات بانکی که در داخل ایران وجود دارد، حاضر به این کار نمیشوند و آن را یک خطر میدانند. اگر مسائل بانکی ما ابتدا در داخل و سپس در سطح بینالملل حل شود، قطعاً تراز تجاری ما بهتر و مثبتتر هم میشود.
دراینباره باید سعی کنیم روابط کارگزاری با کشورهای همسایه را رفع کنیم و سپس به فکر مراوده با اروپا و آمریکا باشیم. امروز تحریمهای داخلی بیش از تحریمهای خارجی به اقتصاد ایران فشار وارد میکند درواقع ما ابتدا باید یک سوزن به خودمان بزنیم و سپس یک جوالدوز به دیگران.
سالهاست که سپردهگذاری در بانکها و مؤسسات مالی بیش از سایر فعالیتهای اقتصادی سودده است. آیا با چنین وضعیتی میتوان به رونق اقتصاد امید داشت؟
خیر. پاسخ کاملاً روشن است. تا زمانی که اصلاحات اساسی در زیرساختهای اقتصادیمان انجام ندهیم نمیتوان به رونق اقتصاد امید داشت. نرخ بالای سود سپرده بانکی تنها بخشی از مشکلات اقتصاد ایران است. ما بهعنوان فعال و کارشناس اقتصادی سالهاست اعلام میکنیم که اقتصاد نیاز به جراحی دارد. به مدیرانی شجاع و کارآمد محتاج است. این قدمهای اساسی را دولت و حاکمیت باید بردارند و یک چارچوب اساسی برای اقتصاد تعریف کنند. البته برنامههای مختلفی نظیر برنامه توسعه بیش از 20 سال است که اجرا میشود، اما به هیچیک از اهداف خود دست نیافته است.
در اقتصاد کلان ما هنوز مسائلی نظیر نرخ بالای بهره بانکی نسبت به تورم وجود دارد! در این شرایط چطور میتوانیم بگوییم که تولید جان بگیرد؟ همین فضاست که بر رانت و فساد دامن میزند. اکنون شرایط بورس ایران چگونه است؟ کدام بازار را میتوان بهعنوان بازاری پررونق مثال زد؟ از کدام بازار بهعنوان بازار شیشهای میتوان یاد کرد؟ مشخصاً هیچکدام.
همین شرایط بازارها، رکود همراه تورم، سوء مدیریت و ... باعث شد تا بانکها وارد بازار مستغلات شوند و وظیفه واسطهگری خود را از یاد ببرند. امروزه بیشتر بانکهای ایران به بنگاهداران اقتصادی تبدیل شدهاند و شاهد گسترش پولهای سرگردان در آنها هستیم. باقدرت گرفتن بانکها، دیگر بخش خصوصی هم نمیتواند با آنها رقابت کند، چراکه پشتوانهای به نام دولت ندارد.
بااینکه دولتهای مختلف هم بارها با شعار اجرای اصل 44 قانون اصل طرفدار و رأی جمع کردهاند، اما تا امروز که حمایتی دیده نشده است. معضلاتی که بانکها ایجاد کردهاند به همینجا ختم نمیشود، اگر نگاه آسیبشناسانه به رشد بیکاری داشته باشیم، متوجه میشویم بانکها در این زمینه هم مقصر هستند. اگر دولت قصد دارد کیک اقتصاد و تجارت ایران را بزرگ کند، باید از تمام شهروندان را در اقتصاد مشارکت دهد. نه مشارکتی مشابه طرح سهام عدالت، بلکه مشارکتی واقعی و اقتصادی. برنامههایی که طی 40 سال گذشته اجرا شده، مردم را از اقتصاد دور کرده است. بانکها پول را از مردم میگیرند و میگویند شما در خانه بنشینید ما این را برایتان چند برابر میکنیم! متأسفانه در دولت یازدهم هم شاهد اصلاحات اقتصادی چندانی نبودیم. فقط شاهد یک انضباط مالی در بانک مرکزی بودیم و این انضباط مالی باعث شد که تورم کنترل شود.