صندوق توسعه ملی دیگر به ساخت نیروگاه برق وام نمیدهد
باوجود کمبود چند هزار مگاواتی برق در کشور، عدم سرمایه گذاری در صنعت برق زنگ خطری برای دولت است و نباید با دامن زدن به بیتعادلی در اقتصاد برق و عدمحمایت از نیروگاهها و سرمایهگذاری در بخش تولید، کشور را دچار مشکل کند.
عرضه پنل های خورشیدی به مشترکان در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته است. اخباری هم دراینباره منتشر شده است. توزیع این پنل ها بین مشترکان خانگی تا چه اندازه قابلاجراست؟
در وزارت نیرو، مسئله استفاده از مشارکت مردم در پروژههای کیلوواتی خورشیدی مطرح شده است. مشارکت مردم با استفاده از نصب پنل های خورشیدی در پشتبامها برای تولید برق، در دنیا سابقه دارد اما در ایران، ما تازه در آغاز راه قرار داریم. بر اساس بودجه کشور، 10 درصد از قبوض برق مردم برای توسعه برق تجدید پذیر دریافت میشود. بنابراین این تلاش دولت در راستای توسعه برق تجدید پذیر است اما درباره ابعاد اقتصادی این طرح، ابهاماتی وجود دارد. دولت شرط بهرهمندی از تخفیف 100 درصدی در هزینه برق را، میزان مصرف کمتر از 80 کیلووات در ماه اعلام کرده است. درواقع در طرح برق امید، افرادی از پرداخت هزینه برق معاف میشوند که ماهیانه کمتر از 50 تا 40 هزار تومان برای برق هزینه کنند و شاید بتوان گفت این طرح شامل کسانی است که هزینه برق ماهانه آنها رقمی بین 16 تا 20 هزار تومان است. میزان مصرف برقی که در طرح برق امید مطرح شده، با واقعیتهای مصرف برق خانوارها همخوانی ندارد. هرچند مسئولان در وزارت نیرو اعلام کردند این طرح 20 میلیون خانوار را پوشش میدهد اما به نظر میرسد طرح برای خانههای خالی کاربرد دارد. یک خانوار فعال که از لوازمخانگی مثل یخچال، تلویزیون و وسایل سرمایشی و گرمایشی استفاده میکند، در ماه بیش از 80 کیلووات برق مصرف میکند. آیا دولت قصد دارد با مشارکت مردم در تولید برق با استفاده نصب پنل های خورشیدی، میزان مصرف برق مشترکان را کاهش دهد؟ آیا خانوارهایی که پنل ها را نصب میکنند، و میتوانند تفاوت برق مصرفی و با سقف مصرف برای برق رایگان تولید کنند، از پرداخت هزینه برق معاف میشوند؟
هزینه راهاندازی این سامانهها چقدر است؟
راهاندازی سامانههای خورشیدی در پشتبامها به 95 تا 100 میلیون تومان سرمایهگذاری برای هر خانوار نیاز دارد. برای تولید هر کیلووات برق، پنج تا شش متر مساحت نیاز است. بنابراین برای راهاندازی یک سامانه پنج کیلوواتی، 35 تا 40 متر مساحت لازم است. اگر متوسط مصرف برق یک خانوار را 150 تا 200 کیلووات در نظر بگیریم، یعنی یک خانوار، در ماه 50 هزار تومان و در سال 400 تا 500 هزار تومان برای تأمین برق هزینه میکند. آیا برای این خانوار صرف دارد تا نزدیک به 100 میلیون تومان برای راهاندازی سامانه و تولید پنج کیلووات برق سرمایهگذاری کند؟ آیا دولت خود برای تهیه پنل ها و سامانه سرمایهگذاری میکند؟ آیا قرار است این پنل ها با تسهیلات کمبهره به مردم عرضه شود؟ آیا قرار است این نیروگاههای خورشیدی خانگی برق را ذخیره کرده و خانوار آن را مصرف کند یا نیروگاه به شبکه متصل میشود؟ در وضعیت اول، باید برق در باتری ذخیره شود که این هزینه راهاندازی سامانه را به بیش از 150 میلیون تومان میرساند. اگر دولت باهدف حمایت از خانوارهای کمبضاعت و کاهش مصرف برق خانوارهای متوسط و پایین، به دنبال توزیع پنل های خورشیدی است، باید به ابعاد اقتصادی آن توجه کرده و آن را شفاف کند.
اکنون بیش از یک ماه از طرح برق امید میگذرد. این طرح را تا چه اندازه در مسیر واقعی سازی قیمتها ارزیابی میکنید؟
بهویژه که با توجه به سقف تعیینشده، گویا دولت دست به یک کار نمایشی زده است تا حرکتی واقعی برای اصلاح اقتصادی؟ بهتر است دولت سقفی منطقیتر برای میزان مصرف در طرح برق امید اعلام کند. دولت با قصد حمایت از خانوارهای کمبضاعت و مستمریبگیران از نهادهای امدادی این طرح را کلید زده است. در دیگر کشورها هم انرژی برای دهکهای پایین درآمدی بدون هزینه است. اما در طبقات متوسط، هزینه برق در کل هزینههای خانوار بالا نیست. با مجانی اعلام کردن برق برای این طبقه، دولت کالایی را که برای تولید آن زحمت کشیده شده، از ارزش میاندازد. هرچند طرح برق امید در راستای واقعی سازی قیمت برق و بهبود اقتصاد برق مطرح شده است تا بخشی را از پرداخت هزینه معاف، و قیمت برق را برای دیگر مشترکان واقعی کند، و هرچند نیت وزارت نیرو، کار پوپولیستی نیست اما متهم به چنین کاری شده است. وزارت نیرو اکنون نزدیک به 40 هزار میلیارد تومان بدهی به نیروگاهها دارد. همچنین از سال 94 تا امروز، بیش از 30 هزار میلیارد تومان مابهالتفاوت قیمت برق است که وزارت نیرو باید از دولت بگیرد. اتهام کار نمایشی کردن، به دلیل عدم همخوانی این کار وزارت نیرو با وضعیت اقتصادی آن است. من فکر میکنم دولت واقعی سازی برق را دنبال میکند اما کاش، از اصطلاحات آزادسازی و رایگان کردن در این فرایند استفاده نکند. میتوان گفت حمایت از دهکهای پایین درآمدی اما با به کار بردن کلمههای نادرست، برق را ارزش نیندازیم.
در صنعت برق، چه نکتهای مغفول مانده و کمتر مورد توجه مسولان مانده ؟
یک اصل مهم در اقتصاد برق این است که دولت اجازه ندهد کل صنعت برق از بین برود. سرمایهگذاری در صنعت برق کاهش یافته است و ما از پیک مصرف در سال گذشته، باوجود کمبود برق عبور کردیم. بعید نیست در سال آینده هم در زمان پیک، با مشکل روبهرو شویم. اکنون صندوق توسعه ملی اعلام کرده که هیچ وامی به ساخت نیروگاهها اختصاص نمیدهد. باوجود کمبود چند هزار مگاواتی برق در کشور، این زنگ خطری برای دولت است و نباید با دامن زدن به بیتعادلی در اقتصاد برق و عدمحمایت از نیروگاهها و سرمایهگذاری در بخش تولید، کشور را دچار مشکل کند.