صادرات بیشتر با حرف به دست نمیآید
یكی از پایههای اقتصاد مقاومتی، برونگرایی به معنای توسعه صادرات و تعامل بیشتر با جهان است. توسعه صادرات اما در لفظ كار سادهای است و در عمل كار پیچیدهای به حساب میآید. این فعالیت كه به گمان اكثریت كارشناسان اقتصادی میتواند نقش پیشران در حوزه اقتصاد را ایفا كند، وقتی پایدار است كه بخش خصوصی در آن سهم داشته باشند.
هیات رییسه فدراسیون صادرات انرژی كه یكی از تشكلهای بزرگ ایرانی به حساب میآید و ۱۹تشكل صادراتی در آن عضویت دارند از جمله كسانی هستند كه از یك طرف با اقتصاد كلان ایران آشنایی دارند و از سوی دیگر با تنگناهای صادراتی درباره اقتصاد مقاومتی و نگاه برونگرا و توسعه صادرات با عوض محمد پارسا رییس هیئت مدیره و پیام باقری و مهدی اسپندیاری، اعضای هیات رییسه فدراسیون صادرات انرژی گفتوگو كردهایم كه در زیر میخوانید.
یكی از مسایلی كه این روزها در كانون توجه فعالان اقتصادی اعم از دولت و بخش خصوصی و حتی سیاستمداران قرار دارد. توسعه صادرات به مثابه یكی از پایههای اقتصاد مقاومتی با نگاه برونگرایی است. اما پیش از اینكه به مساله یاد شده بپردازیم، این پرسش وجود دارد كه در حلا حاضر اقتصاد ایران چه وضعی دارد. تحلیل شما به عنوان اعضای هیات رییسه یكی از تشكلهای بزرگ صادراتی چیست؟
پارسا: ویژگی امروز اقتصاد ایران كه كمترین تردید دربارهاش وجود دارد «ركود» است. درست است كه دولت با سیاستهای سختگیرانه راه را بر تورم ناهموار كرد و توانست آن را به زیر ۱۰درصد برساند، اما رسیدن به عددی كمتر از ۱۰برای نرخ تورم هنگامی شادیآفرین است كه آن را در همین حد نگه داریم و حتی به ۴-۵درصد نرخ جهانی تورم برسانیم. در صورتی كه نرخ تورم به ۳تا ۴درصد برسد میتوان گفت كه حق داریم نرخ ارز را تثبیت كنیم. این در حالی است كه در حال حاضر با تورم بالای ۱۰درصد نرخ ارز تثبیت شد و تثبیت قیمت یكی از مهمترین كالاها چیزی است كه توجیه اقتصادی ندارد.
نرخ تثبیت شده ارز چه تنگنایی ایجاد كرده است؟
پارسا: واقعیت این است كه تثبیت نرخ ارز در چند سال اول دهه ۱۳۹۰در حالی رخ داده است كه متوسط نرخ تورم در سالهای ۱۳۹۱تا ۱۳۹۴بسیار فراتر از افزایش قیمت دلار نسبت به ریال است. این یكی از مهمترین مسایلی است كه موجب شده اقتصاد مقاومتی به معنای توسعه صادرات شكل نگیرد و ارزش صادرات حتی كمتر شود. این به زیان صادركنندگان است و در شرایطی كه دولت نمیتواند ضمانتنامه صادراتی برای شركتهای ایرانی دهد رقابت سخت را شكل داده است. به نظر میرسد نرخ تورم به طور میانگین ۱۵درصد در برابر افزایش میانگین ۳درصدی نرخ ارز انگیزه صادرات را میگیرد. این در حالی است كه صادركنندگان و تولیدكنندگان با نرخهای بالای سود تسهیلات بانكی هم مواجه بودهاند و این موجب شده كه قیمت تمام شده تولیدات ایرانی افزایش رقابت سخت شود.
باقری: آقای پارسا تصویری از اقتصاد ایران را ترسیم كردند كه به نظرم تصویری دقیق است و من نیز سعی میكنم واقعیتهای دیگری از وضع فعلی را نشان دهم. یكی از واقعیتها این است كه پس از برجام، در میان شهروندان از یك طرف و فعالان اقتصادی از سوی دیگر این احساس پدیدار شد كه وضع اقتصاد به سرعت بهبود پیدا میكند. نوعی انتظار خوشبینانه برای پیامدهای برجام در میان جامعه پدیدار شد كه به نظر میرسد فراتر از واقعیتها بود و این یك مساله بسیار مهم در شكلگیری اقتصاد ایران از نیمه اول سال ۱۳۹۴تا امروز است. از طرف دیگر این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت كه دولت یازدهم به هر حال توانسته است نرخ تورم شتابان اوایل دهه ۱۳۹۰را مهار كند. ویژگی دیگر اقتصاد ایران در حال حاضر تداوم زیرپوستی تحریمهای غرب به ویژه امریكا در حوزه پولی و بانكی است كه موجب شد تا اقتصاد ایران حالت عادی پیدا نكند در این حالت غیرتعادلی چیزی كه موجب آزار بنگاهها شده است كمبود منابع مالی است كه البته دلایل مختلفی موجب پیدایش آن است. واقعیت دیگر بدهی اعجابانگیز ۵۳۰هزار میلیارد تومانی دولت به بنگاهها، تامین اجتماعی و بانكهاست كه موجب شده است اقتصاد از حالت تعادل خارج شود. یك واقعیت دیگر اقتصاد ایران در حال حاضر كمبود تقاضای مصرف شهروندان است كه به دلیل افت درآمد سرانه در سالهای اول دهه ۱۳۹۰پدیدار شده است. تقاضای دولت نیز كاهش یافته است و همه اینها دست به دست هم دادهاند و طرح جدید در حوزه برق كمتر تعریف میشود و سرمایهگذاریها عقب میافتد. كاهش سرمایهگذاری در حالی است كه ۵هزار مگاوات برق جدید نیاز داریم و تولید آن مستلزم ۵میلیارد دلار سرمایه ارزی و ۱۵هزار میلیارد تومان برای شبكه انتقال و بقیه بخشهاست دولت ۱۶هزارل میلیارد تومان به بخش خصوصی تولیدكننده برق بدهكار است و همه این مسایل منجر به ركود شده است.
اسپندیاری: واقعیت اقتصاد امروز ایران حضور گسترده پرحجم و پر از تصدیگری نهاد دولت در بیشتر فعالیتهای اقتصادی است كه صاحب بنگاه است یا مقرراتگذاری میكند. حضور گسترده دولت راه را برای فعالیت آزاد و كارآمد بخش خصوصی به دلایل گوناگون مسدود و تنگ میكند. این وضع موجب شده است كه انگیزه سرمایهگذاری و توسعه كاهش یابد و درخت تولید شاخ و برگ پیدا نكند. واقعیت دیگر اقتصاد ایران در حال حاضر دور بودن از صحنه تكنولوژی روز دنیاست. با توجه به اینكه سرعت تحول تكنولوژی در دنیای امروز لحظهای شده است نمیتوان با تكنولوژی قدیمی به جنگ رقبایی رفت كه با استفاده از فن و دانش از یك طرف بر كیفیت تولیدات میافزایند و از سوی دیگر قیمت تمام شده آنها كاهش مییابد. دولتهای ایران عمومان با بهرهوری پایین فعالیت میكنند و منابع را هدر میدهند. به طور مثال در دولت نهم نزدیك به ۲۰هزار میلیارد تومان (یك دلار آن موقع ۱۰۰۰تومان بود) به طرحهای زودبازده داده شد و شركتهای بزرگ كه میتوانستند با تولید انبوه مقیاس تولید را بالا برده و صادرات را محقق كنند منابعی دریافت نكردند یا اینكه بسیار كمتر از نیازشان منابع مالی تامین شد. در این شرایط بود و هست كه توسعه صادرات به مثابه یك رخداد ضروری برای اقتصاد مقاومتی نمیتواند پا بگیرد و ریشه بدواند و محكم شود. كاهش رشد تولید ناخالص داخلی و كاهش درآمد سرانه ایرانیان توسعه تولید كالاهای صنعتی و زیرساختی را با مشكل مواجه كرد و به ركود فعلی منجر شد. دولتها اگر میخواهند باری توسعه صادرات كاری كنند باید از حالت خام فروش بیرون بیاییم و این همان معنای اقتصاد مقاومتی است.
آقای پارسا شما در بخش اول این میزگرد واقعیتهایی از اقتصاد ایران را تشریح كردید. پرسش ین است كه برای عبور از این وضع، اقتصاد مقاومتی به معنای یك نظریه قابل اجرا چقدر قابلیت دارد؟
پارسا: همانطور كه پیش از این گفتم در حال حاضر سمت تقاضای بازار در عرصههای گوناگون قفل شده است و دولت هم بودجهای برای مصرف ندارد و همین مساله موجب شده است اعضای فدراسیون صادرات انرژی كه هر كدام به اندازه خود سازمان و قدرت دارند در مجموع با شرایط سخت مواجه شوند. مجلس هفتم كه یارانه انرژی را تثبیت كرد و دولتی كه یارانه انرژی برقرار كرد شرایط را سختتر كردهاند. به نظر من میرسد كه ماهیت و مفاد بندهای مختلف و بخشهای گوناگون اقتصاد مقاومتی در صورتی كه یك بسته كامل است میتواند قفلها را باز كند و راه نیز همان طور كه در اقتصاد مقاومتی هم آمده است توسعه صادرات و آزادسازی اقتصاد است. در اقتصاد مقاومتی برونگرایی به معنای تعامل سازنده با خارج یك اصل است و این اصل به ما اجازه میدهد كه با سرمایهگذاران خارجی وارد مذاكره و اقدام شده و سرمایههای آنها را به داخل اقتصاد ایران بیاوریم. وقتی پای سرمایهگذار خارجی به اقتصاد ایران باز شود میتوان امیدوار بود كه سرمایههای داخلی نیز تحرك تازهای پیدا كنند.
تشكل شما شما به عنوان فدراسیونی با قدرت اثرگذاری خوب چه راهكاری در مسیر اقتصاد مقاومتی طراحی كرده است؟
پارسا: همان طور كه گفته شد آزادسازی فعالیتها و قیمتها باید در دستور كار باشد و این پایه محكمی خواهد بود كه سایر اجزای اقتصاد روی آن بایستند.
تشكل ما به عنوان یكی از تشكلهای صادراتی در مسیر اقتصاد مقاومتی كه توسعه صادرات را در دل خود دارد و به دولت پیشنهاد آزادسازی داده است و ما خواستار این هستیم كه قیمت حاملهای انرژی واقعی شده و از حالت دستوری خارج شود. فدراسیون صادرات انرژی معتقد است كه بخشی از منابع به دست آمدهن از واقعی شدن قیمتها را میتوان در صندونی به نام «صندوق رفاه ملی» ذخیره كرده و از این ذخیره پول و سرمایهای به نفع طرحهای فقرزدایی استفاده شود. وجود مردم فقیر هرگز با اقتصاد مقاومتی سازگار نیست و با وجود فقر نمیتوان كشور را به جایی رساند. اقتصاد مقاومتی تصریح دارد كه فقر را زایل كند. با افزایش درآمد مردم میتوان امیدوار شد رشد تولید چون تقاضا دارد روندی فزاینده را تجربه كند.
پیشنهاد فدراسیون به طور مشخص درباره اینكه بستر مناسب برای پیاده شدن اقتصاد مقاومتی شكل بگیرد چیست؟
پارسا: در فدراسیون صادرات انرژی كه تشكلهای نیرومندی هستند بحثهای متعددی درباره شرایط رخ داد. نتیجه بحثهای مطرح شده در انجمن یكی هم این بود كه معاونت صادرات در نهاد ریاست جمهوری شكل بگیرد تا اهمیت توسعه صادرات در عمل نیز در كانون توجه باشد. پیشنهاد ما این است كه اگر قرار است اقتصاد مقاومتی با پایه برونگرایی در اقتصاد ایران اجرایی شده و كارآمدی آن پدیدار شود باید كنسرسومهای صادراتی تاسیس شود. تشكیل كنسرسوم میتواند اعضا را متحد كرده و آنها را با برندهای معتبر جهانی یكپارچه كرده و در بازارهای بینالمللی حضور پیدا كنند. اگر این اتفاق در سایه تعامل با جهان رخ دهد كه در بطن اقتصاد مقاومتی است میتوان امیدوار بود كه كنسرسیومهای پیمانكاری ایرانی تا ۲۰سال دیگر به سطح شركتهای تركیهای برسند. ایران ظرفیت كار دارد اما از این ظرفیتها نتوانستهایم و نمیتوانیم به اندازه كافی استفاده كنیم.
چه اتفاقی باید بیفتد كه از ظرفیتهای خالی استفاده شود؟
پارسا: بدون تردید اگر همین شرایط فعلی را ادامه دهیم همین میزان بازار سرمایه بینالمللی و منطقهای را از دست میدهیم. ایران شركتهای نیرومندی مثل مپنا دارد كه نیروگاه میسازد و میتواند بازار عراق را دراختیار بگیرد اما این نیازمند تشكیل كنسرسیوم است. تشكلهای صادراتی میتوانند با اتحاد و یكپارچهسازی امكانات مادی و فكری راه را برای تشكیل كنسرسیوم هموار سازند. تشكلهای صادراتی امیدوارند در پرتو اقتصاد مقاومتی كه منجر به تحرك بیشتر نهادها میشود شورای عالی صادرات با لحاظ كردن جایگاه بخش خصوصی كارش را تسریع كند و با تشكیل نشستهای منظم و مطابق با قانون به محقق كردن اندازه توسعه صادرات مطابق سند توسعه چشمانداز بیندیشد.
آقای باقری شما صحبتهای آقای پارسا را شنیدید و موضوع و ماهیت اقتصاد مقاومتی را نیز دیدهاید. چه باید كرد كه اقتصاد مقاومتی در عمل رخ دهد و اهداف تشكلهایی مثل فدراسیون صادرات انرژی نیز محقق شود؟
باقری: خوب است كه ابتدا نگاهی به تعریف و ابعاد اقتصاد مقاومتی داشته باشیم. بر پایه ادبیات تهیه شده در دنیا، اقتصاد مقاومتی را میتوان مترادف با اقتصاد تابآور دانست. اقتصاد تابآور اقتصادی است كه بتواند در برابر شوكهای خارجی مقاومت كند و از پا درنیاید. ایران در ۳سال اخیر نشان داده است كه میتوان به تابآوری آن امید بست و از ظرفیتهای داخلی آن به مثابه یكی از پایههای اقتصاد استفاده كرد. اقتصاد مقاومتی یعنی اینكه از ظرفیتهای داخلی به بهترین شكل استفاده شود. با توجه به اینكه ایران ظرفیتهای بالقوه خوبی دارد میتوان با تدبیر از آنها استفاده كرد. تشكلهای بزرگ غیردولتی باید در مسیر توسعه ظرفیتها، شناسایی بیشتر ظرفیتهای موجود و راهحلهای كارآمد حركت كنند. به نظر من یكی از اصلیترین پایههای اقتصاد مقاومتی توسعه صادرات است. واقعیت این است كه در حال حاضر تقاضا برای كالایی مثل برق وجود دارد و باید ضمن حفظ بازارهای موجود به بازارهای دیگر نیز فكر كرد. صادركننده ایرانی اما نمیتواند بدون اتكا به ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی ملی به توسعه صادرات امید زیادی داشته باشد. صادركنندگان ایرانی امیدوارند مطابق ماهیت اقتصاد مقاومتی ظرفیتهای دولت و سایر نهادها برای یكپارچهسازی فعالیتهای صادراتی به كار گرفته شود. مجلس قانونگذاری، نهاد دولت و زیرمجموعههای آن مثل سازمان توسعه تجارت میتوانند از ظرفیتهای مادی، اندیشهای و سازمانی خود برای توسعه صادرات استفاده كنند كه این معنای اقتصاد مقاومتی است.
تشكلهای صادراتی نیز باید با تجهیز منابع، با ظرفیتسازی ذهنی میان اعضا و تعامل با نهادهای موثر در مسیر اقتصاد مقاومتی حركت كنند. فدراسیون صادرات انرژی با همین نگاه است كه چشم امید به مجلس دهم دوخته است تا ضمن مقرراتزادایی، بعد نظاراتی را تقویت كرده و قانونهای پیشبرنده با نگاه تازه تصویب كنند. رییسجمهور ایران وعده داده است فضای كسب و كار را آماده میكند تا اقتصاد مقاومتی در عمل و در اقدام دیده شود و ما نیز در همین مسیر به دولت مشاوره خواهیم داد. امروز ایران از نظر شاخص كسب و كار رتبه ۱۸را دارد كه رتبه خوبی نیست. اقتصاد مقاومتی اگر به معنای این باشد كه از ظرفیتهای قانونی استفاده شود میتوانیم در عمل به جای خوبی برسیم. قانونهایی داریم كه اجرا نمیشوند، قانونهایی داریم كه خوب اجرا نمیشوند و باید در شرایط حاضر از این وضع اجتناب شود. باید در بودجه ۱۳۹۵به مساله بدهی دولت توجه كافی شود. اگر بودجه ۱۳۹۵و قانون برنامه ششم توسعه در مسیر اقتصاد مقاومتی تدوین شوند میتوان به وضع مناسب دست یافت. فدراسیون صادرات انرژی معتقد است بدون حضور بخش خصوصی نباید برناماه توسعه تصویب شود و متاسفانه در حال حاضر این شرایط وجود دارد كه بدون حضور بخش خصوصی برنامه توسعه تدوین شده است. یكی از پایههای اقتصاد مقاومتی اصلاح ساختار بانكی و پولی كشور است. نظام بانكی ایران باید بستر مناسب برای حمایت از توسعه صادرات فراهم كند. نمیتوان تا ابد خامفروشی را به عنوان صادرات پذیرفت. نظام بانكی باید از وضع تاسفبار فعلی خارج شود و این مستلزم رویكرد تازه بانكداری بر تحولات اخیر در نظام بانكداری جهان است.
آقای باقری به مسایل مهم و كلانی اشاره كردید، به نظر جنابعالی در فرایند اقتصاد مقاومتی، نقش تشكلهایی مثل تشكل شما كه از ۱۹تشكل بزرگ تشكیل شده چیست؟
باقری: واقعیت این است كه تشكلها در فرایند عبور دادن اقتصاد ایران از حالت شكنندگی به حالت تابآور میتوانند و باید نقشآفرین باشند. تشكلها میتوانند و جزیی از وظایف آنهاست كه اعضای خود را به لحاظ ذهنی مهیای حضور در بازار پر از رقابت امروز جهان كنند و به آنها یادآور شوند كه بدون داشتن نیروی كافی برای رقابت از میدان خارج خواهند شد. تشكلها باید با شناسایی، تجمیع و ساماندهی ظرفیتهای هر صنف و صنعت و فعالیت به سمتی حركت كند كه قدرت رقابتب بنگاههای ایرانی در دنیای واقع افزایش یابند و با هر شوك خارجی از پا درنیایند. تشكلها باید اصطكاك میان اعضا با خود و اعضا با دولت را كاهش دهند.
اسپندیاری: من باید با صراحت بگویم كه ماهیت اقتصاد مقاومتی یكی هم این است كه دولت و زیرمجموعههایش بخش خصوصی را جدی فرض كند و آن را تزیینی برای یك دوره گذر نبینند. متاسفانه برخی از مدیران میانی در دستگاهها و سازمانهای دولتی بخش خصوصی را جدی نمیگیرند و عنایت ندارند. این در حالی است كه تجربه جهانی نشان میدهد آن بخش كه موتور توسعه است و میتواند تضمینكننده بقای توسعه باشد همان بخش خصوصی است. آقای رییسجمهور باید بداند كه متاسفانه وزر صنعت قاعده بازی را از تعادل خارج میكند و توجه كافی به تشكلها ندارد. من میخواهم یادآوری كنم كه دولت با كدام دستگاه نیرومند میخواهد توسعه صادرات را به مثابه یكی از بخشهای اصلی اقتصاد مقاومتی محقق كند. باید زیر نظر رییسجمهور یك معاونت صادرات تاسیس شود. دولت و مجلس باید ابزارهای لازم برای اینكه مصرفكنندگان ایرانی كالای ایرانی خریداری كنند را به دست آورد. میتوان حتی به این فكر كرد كه بهتر است یك اتاق فكر نیرومند برای اقتصاد مقاومتی در تشكلها درست شود. از طرف دیگر باید اصل ۴۴كه منجر به خصولتیسازی شد را در مسیر تجدیدنظر قرار دهیم. دولت باید جلوی رشد خصولتیها را بگیرد و این همان اقتصاد مقاومتی است.
منبع: نشريه تشكلها