حکمرانی خوب دولت
مقدمه :
در کشور ما بر اساس قوانین بالادستی تکلیف انفال و حاکمیت در اختیار دولت اسلامی است پرچه بعدا اصلاحاتی در اصل 44 قانون اساسی همچون اجرای سیاست های اصل 44 قانون اساسی، ابلاغ سند چشم انداز تا 1404 توسط مقام معظم رهبری ، قانون اقتصاد مقاومتی و در این اواخر قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار در مورد جایگزینی کامل بخش خصوصی بجای بخش دولتی در دستور می باشد ولی تاکنون بخش دولتی شرایط رقابت را برای بخش خصوصی فراهم ننموده و به نوعی بخش خصوصی رقیب بخش دولتی است . وظیفه دولت بر این است که با توجه به قوانین موجود با توجه به گسترده تر شدن بخش خصوصی در اینده نه چندان دور قدم بردارد این به معنای حکمرانی خوب دولت تلقی می شود . در نوشتار ذیل تلاش شده است در این مورد نکاتی اجمالی در مورد تعریف حکمرانی خوب با نگاه به استانداردهای بین المللی نوشته شود .
1.تعریف حکمرانی خوب
بر طبق جدیدترین تعریف بانک جهانی، حکمرانی خوب، در اتخاذ سیاستهای پیشبینی شده، آشکار دولت که نشاندهنده شفافیت فعالیتهای دولت است می باشد این موارد شامل بوروکراسی شفاف؛ پاسخگویی دستگاههای ذیربط اجرایی در قبال فعالیتهای خود؛ مشارکت فعال مردم به معنای اخص کلمه در امور اجتماعی و سیاسی و مهم تر برابری همه افراد در برابر اعمال قانون، متبلور میشود. بهطور کلی میتوان گفت که حکمرانی خوب، اعمال مدیریت سیاسی، اقتصادی، اجرایی و… منابع کشور، برای رسیدن به اهداف تعیین شده میباشد. دستیابی به اعمال این اهداف تنها در ایجاد اعتماد بین دولت و جامعه خواهد بود و دربر گیرنده راهکارها و روشهایی است که افراد و گروههای اجتماعی با اعتماد به دولت از طریق آن، علاقه به دنبال کردن حقوق قانونی خود را خواهند داشت.
2.ضوابط حکمرانی خوب
در عمل اولین بخش در مواجهه با جامعه دولت می باشد ولی از طرفی کلیه نهادهای نظام در قوع مجریه متمرکز نیست و سایر نهادهای مربوطه در این روند و در اداره کشور به حق خود سهیم اند . در برخی از نگاه های بین المللی حکمرانی خوب Good Governance به معنی دولت خوب Government Good نیز تعریف شدهاست، اما نمیتوان این دو مفهوم را مترادف دانست، چه همانطور که فوقا اشاره شد قوه مجریه در اداره کشور به تنهایی عمل نمیکند ولی می توان چنین گفت دولت خوب شرط لازم برای حکمرانی خوب میباشد . یکی از مراجع بزرگ بین المللی یعنی کمیسیون اقتصادی، اجتماعی آسیا و اقیانوس آرام (ESCAP) اصول مهم حکمرانی خوب و عوامل مؤثر در تقویت این اصول را اعلام نمودهاست؛ حکومتها با احترام نهادن به این اصول و اجرایی نمودن آنها، میتوانند گامهای مؤثری در روند توسعه پایدار بردارند ESCAP، اصول حکمرانی خوب را به شکل زیر تعریف مینماید.
اصول حکمرانی خوب بر اساس ESCAP در 8 مورد به شرح ذیل تاکید نموده است که بصورت اجمال به ان پرداخته میشود البته هر یک از این اصول دارای بحث های مطول عملیاتی می باشد که بسته به شرایط جغرافیایی ، مسائل فرهنگی جامعه ، اعتقادات مذهبی و سایر خصوصیات خاص خود بایستی بحث و گفتگو شود .
2-1-مشارکت مردم:
شاید مهم ترین و کلیدی ترین اصل حکمرانی خوب میزان مشارکت مردم در امور جامعه بهشمار میرود. این مشارکت میتواند از طریق نهادهای قانونی (به صورت مستقیم یا غیرمستقیم) صورت گیرد. البته نمیتوان انتظار داشت که در نظام تصمیمگیری یک کشور، خصوصا در نظام دولتی کشور ما تمامی نظرات موجود مد نظر قرار گیرد، بلکه مفهوم مشارکت در اینجا، اشاره به آزادی بیان و قبول تنوع دیدگاهها و سازماندهی یک جامعه مدنی است.
2-2مسئولیت پذیری:
مسئولیتپذیری را میتوان یکی از کلیدیترین مولفههای حکمرانی خوب بهشمار آورد. درکنار موسسات و نهادهای حکومتی، سازمانهای خصوصی و نهادهای مدنی فعال در جامعه نیز باید در قبال سیاستها و اقدامات خود پاسخگو باشند. باید عنوان نمود که اصول حکمرانی خوب بهصورت زنجیرای متصل به هم بوده و اجرایی شدن هرکدام از آنها، مستلزم اجرای سایر اصول میباشد. برای مثال نمیتوان انتظار داشت که مسئولیتپذیری و پاسخگویی بدون وجود شفافیت و حاکمیت قانون جنبه اجرایی چندانی در جامعه داشته باشد.
2-3-حاکمیت قانون:
حکمرانی خوب در هر کشور نیازمند چارچوب عادلانهای از قوانین است که در بر گیرنده حمایت کامل از حقوق همه افراد بالاخص در کشور ایران که دارای اقلیتهای قومی و نژادی در جامعه میباشد قابل بحث است در این ارتباط وجود اجرای عادلانه قوانین، مستلزم وجود نظام قضایی مستقل و یک بازوی اجرایی پلیس یا نیروهای انتظامی شفاف و غیر قابل فساد میباشد.
2-4-شفافیت :
شفافیت، به معنی جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان به آن برای همه است. همچنین شفافیت را میتوان آگاهی افراد جامعه از چگونگی اتخاذ و اجرای تصمیمات نیز دانست. در چنین شرایطی، رسانههای گروهی به راحتی قادر به تجزیه و تحلیل و نقد سیاستهای اتخاذ شده در نظام تصمیمگیری و اجرایی کشور خواهند بود.
2-5- پاسخگویی:
از اصول حکمرانی خوب پاسخگویی کلیه نهادها، سازمانها و موسسات به جامعه در چارچوب قانونی و زمانی مشخص در برابر اعضاء خود و مراجعین بنحوی بایستی باشد که اعتماد کامل جامعه به دولت را منجر شود .
2-6-وفاق عمومی:
همانگونه که در تعریف حکمرانی خوب اشاره شد ، فراهم نمودن زمینه ظهور نظرات متفاوت در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، از جمله اصول حکمرانی خوب میباشد. حکمران خوب، باید نظرات مختلف را در قالب وفاق ملی و عمومی به سمتی رهنمون گردد که بیشترین همگرایی را با اهداف کل جامعه داشته باشد. ایفای این نقش حیاتی نیازمند شناخت دقیق نیازهای بلندمدت جامعه و احترام به ان در مسیر حرکت به سمت توسعه پایدار میباشد.
2-7-حقوق مساوی / عدالت
رفاه و آرامش پایدار در جامعه، با به رسمیت شناختن حقوق مساوی برای تمامی افراد ممکن خواهد بود. در جامعه باید این اطمینان وجود داشته باشد که افراد، به تناسب فعالیت خود در منافع جامعه سهیم خواهند بود. به عبارت دیگر در حکمرانی خوب، همه افراد باید از فرصتهای برابر برخوردار باشند.
2-8- اثر بخشی و کارایی:
از حکمرانی خوب به عنوان ابزاری برای تنظیم فعالیت نهادها در راستای استفاده کارا از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست نیز یاد میشود. کارایی و اثر بخشی در مقوله حکمرانی از جمله مباحثی است که با گذشت زمان، اهمیت بیشتری پیدا نمودهاست.
3.بحث حاکمیتی :
بر اساس قوانین جاریه کشور چه قبل و چه بعد از انقلاب انفال در اختیار دولتها میباشد که این امر مورد قبول نظامات بین المللی نیز خواهد بود . در این ارتباط بحث حاکمیتی بر انفال موضوعیت پیدا می نماید. طی صد سال گذشته در ایران امر بر اطاعت بخش خصوصی از دولت بوده است . بدین معنی که کلا اختیار منابع مالی از درامدهای مختلف کشور بالاخص نفت در اختیار دولت بوده و عملا بخش خصوصی در تعریف پروژه ها با نگاه به امایش سرزمین یا نقشی بازی نکرده یا این نقش بسیار کمرنگ بوده است . در حقیقت اعمال نظر دولت در قالب حاکمیت و حفظ انفال تاکنون با قدرت صورت گرفته است .
الف: ایا این روش بدرستی صورت گرفته و ما از ان نتایج مثبت استفاده نموده ایم ؟ و بایستی بعنوان چراغ راه اینده ادامه دهیم ؟
ب: ایجاد قوانین باز کننده مسیر بخش خصوصی در دولت جمهوری اسلامی اشاره شده در مقدمه مقاله چرا بدرستی صورت نگرفته است ؟ ایا برای اصلاح شرایط صد سال گذشته نبایستی بصورت مسئولانه به اجرای این قوانین نگاه کرد ؟
پ: ایا ایران نباید با توجه به الگوگیری از کشورهای منطقه از حضور بخش خصوصی استقبال نموده و در تقویت ان کوشا باشد ؟ و مسیر راه را به سمت تبدیل حضور بخش خصوصی به بخش دولتی هموار نماید ؟
موضوع تصدی گری و رگولاتوری بعنوان دو فاکتور اساسی در حکمرانی خوب قابل ملاحظه و تعمق است که در مقالات قبلی به پاره ای از این موارد توسط نگارنده اشاره شده است .
جمع بندی :
نگارنده اعتقاد دارد تجربیات بین المللی نشان داده است النهایه راه عبور برای ورود به اقتصاد ارام و حکمرانی خوب گرفتن دست بخش خصوصی و عبور از این چالش بزرگ با کوشش و پایداری بخش خصوصی است.
با عنایت به ضوابط و الزامات حکمرانی خوب و بومی سازی نرم های بین المللی با مختصات حکمرانی در کشور می توان امیدوار به نگاه به اینده روشن در جامعه ایرانی در اینده نه چندان دور باشیم . این اینده روشن قطعا از طریق بخش خصوصی قابل حصول و دستیابی است .
به کرات تاکید شده است که دولت بخش خصوصی خود را رقیب خود در اجرای پروژه های کشور تلقی ننموده و کلا از تصدی گری در اجرای ان دست بردارد این نیز به معنای حکمرانی خوب دولت خواهد بود.
به قلم رضا طبیب زاده