غفلت از فرصت طلایی صادرات به روسیه
موضوع صادرات کالا و محصولات ایرانی به روسیه یکی از دغدغههایی است که بعد از اجرا شدن برجام و در تنگنا قرار گرفتن روابط روسیه و اتحادیه اروپا بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. حال آمار نشان میدهد که ایران نتوانسته است سهم بسزایی از بازار روسها به دست آورد و این بازار را تقریبا به کشورهای رقیب واگذار کرده است. در این زمینه «آرمان» با حمیدرضا صالحی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی به گفتوگو پرداخته است.
در شرایطی که روسیه تحت تحریمهای اروپا قرار گرفت، امید میرفت ایران بتواند بازارهای این کشور را به تسخیر خود در آورد، اما آمارها خلاف این موضوع را نشان میدهد. چرا ما نتوانستهایم روابط تجاری خود با روسیه، به ویژه در بخش کشاورزی را افزایش دهیم؟
چالشی که بین روسیه و کشورهای عضو اتحادیه اروپا به وجود آمد، زمینه لازم برای توسعه صادرات ما با همسایه شمالی خود را فراهم ساخت و ما میتوانستیم در این شرایط جایگزین مناسبی برای اروپاییان باشیم، اما ما نتوانستیم به خوبی از این فرصت طلایی استفاده کنیم. البته باید توجه داشت که همچنان این فرصت وجود دارد و ما میتوانیم با استفاده از ظرفیتهای تولیدی کشور خود شرایط را برای دستیابی به بازارهای روسیه فراهم کنیم. به هر حال زمانی ۵۰ میلیارد یورو از مجموع درآمد ۱۲۰۰ میلیارد یورو صادرات کشوری همچون آلمان از روسیه تامین میشد. ما در این مدت اگر تنها بازارهای آلمان در خاک روسیه را شناسایی میکردیم و جایگزین ژرمنها میشدیم، به قطع سهم بزرگی را از بازار روسیه به دست میآوردیم. روسها نیز در این مدت استقبال گستردهای از حضور محصولات ایرانی در بازارهای خود کردهاند و نشان دادهاند که به گسترش همکاری با ایران علاقه دارند. باید توجه داشت که روسیه اقتصادی شبیه به اقتصاد ایران دارد؛ چرا که آنها هم به شدت به درآمدهای نفتی وابستهاند و به عنوان کشوری وارداتی و مصرفکننده شناخته میشوند. البته نباید فراموش کرد که آنها در برخی بخشها و رشتهها صاحبنظر هستند، ولی در مجموع بازار بزرگ روسیه فرصت مناسبی برای گسترش فروش محصولات ایرانی در خارج از کشور بود که ایران تاکنون آن را از دست داده است.
دلیل بروز این اتفاق چیست؟ آیا ظرفیت اقتصادی ایران پاسخگوی تامین نیازهای بازار روسیه نیست و یا اصلا ارادهای بر گسترش روابط وجود ندارد؟
به نظر من یکی از عمدهترین دلایلی که ما نتوانستیم تا به امروز به ویژه در حوزه صادرات محصولات کشاورزی در این کشور موفق باشیم، نفتی بودن اقتصاد ایران است. ما هنوز به طور کامل از زیرساختهای صادراتی برخوردار نیستیم. کشور ما در ۵۰ سال اخیر صرفا به تولید و استخراج نفت وابسته بوده است و در واقع اقتصاد ایران در چند دهه گذشته به گونهای گام برداشت که بسیاری از کشورهای دنیا ما را صرفا به عنوان کشوری واردکننده میشناسند. مشخص است ما برای تغییر رفتار خود در حوزه اقتصاد باید در ابتدا زیرساختهای خود را تغییر دهیم. به قطع نمیتوان در چند ماه بلافاصله کشور را از محور واردات خارج و به کشوری صادراتمحور تبدیل کرد. ما نه تنها در بخش کشاورزی، بلکه در حوزه اقتصاد کلان نیز از مشکلات بغرنج و عدیدهای رنج میبریم. همین تغییرات یکباره نرخ ارز نشان میدهد که در ایران ثبات اقتصادی وجود ندارد.
چه موانعی در مسیر صادراتی ایران وجود دارد و چگونه میتوان آنها را برطرف کرد؟
امروزه از جمله موانع صادراتی که در کشور ما دیده میشود، میتوان به نبود نهادهای صادراتی نظیر بانکهای صادراتی، بیمههای صادراتی و... اشاره کرد. همچنین امکاناتی نظیر حمل و نقل، کامیونهای یخچال دار، امنیت جادهها و... در پایینترین سطح خود قرار دارند. علاوه بر این، صادرکنندگان ما هنوز از نرخهای بالای تعرفه رنج میبرند و همچنان برای جا به جایی کالا و محصول خود باید ضوابط بسیاری را پشت سر بگذارند. اضافه بر آن، مشکلات بانکی موجود میان ایران و روسیه به رغم پشت سر گذاشتن تحریمها و پیگیری مسئولان هنوز پا برجاست. متاسفانه نظام بانکی ما هنوز آمادگی کامل برای جا به جایی پول و حمل و نقل دارایی را ندارد و ما نتوانستهایم بسترهای لازم را در این زمینه به وجود آوریم. از همه مهمتر اینکه در کشور ما اراده لازم برای صادرات وجود ندارد و از فعالان حوزه صادرات حمایت خاصی صورت نمیگیرد؛ چرا که ما همیشه به نفت و صادرات آن امید بستهایم. همگی این مسائل دست به دست هم دادهاند تا نه فقط در حوزه روابط با روسیه، بلکه در ارتباط با دیگر نقاط دنیا هم ما نتوانیم تولید صادرات محور داشته باشیم. تمام این اتفاقات در شرایطی به وقوع میپیوندند که اقتصاد مقاومتی به شدت بر اقتصاد دورنزا و برونگرا تاکید دارد.
آمار نشان میدهد که در هشت ماه نخست امسال تراز تجاری کشور سیر صعودی را پیموده است، پس دلیل مثبت شدن تراز تجاری در سال جاری چیست؟
اگر به عمده اقلام صادراتی خود در این آمار نگاه داشته باشیم، متوجه میشویم که بیشتر این محصولات فراوردههای نفتی و میعانات گاز و پتروشیمی بودهاند که ما آنها را جزو صادرات غیرنفتی خود قرار میدهیم. باید توجه داشت که ما در حوزههای مختلفی از جمله نساجی، کشاورزی، صنایع مختلف و... ظرفیتهای عظیمی را در کشور خود جای دادهایم. اما با توجه به این شرایط نه تنها صادرات، بلکه ما در حوزه تولید این محصولات هم با مشکلات اساسی مواجه هستیم. به قطع نمیتوان بدون توجه به کیفیت و هزینه تولید، صادرات را گسترش داد. زمانی که تولید یک محصول، رقابتپذیر نباشد و هزینههای فراوانی را برای تولیدکننده به وجود آورد، نمیتوان برنامهای برای صادرات آن پیشبینی کرد. یقینا اگر این محصولات به مرحله صادرات هم برسند، محکوم به شکست هستند. همانطور که در سالهای گذشته مشاهده کردیم، محصولات زیادی بعد از صادرات به کشور برگشت خوردند! اکنون رقبای اصلی ما در حوزه صادرات کشورهایی نظیر ترکیه و چین هستند. ما در ابتدا باید تلاش کنیم این کشورها را در حوزه صادرات پشت سر بگذاریم و سپس به رقابت با اروپاییها بپردازیم. در شرایطی که این کشورها روز به روز به کیفیت محصولات خود میافزایند، ما عقبگرد داریم و حتی با قیمت بالاتری کالای خود را به بازار فروش عرضه میکنیم؛ چرا که هزینههای تولید هنوز در کشور ما سرسامآور است و تولیدکننده چارهای غیر از فروش با قیمت بالا ندارد. در حال حاضر ساز و کارهای اقتصادی و مشوقهای صادراتی ما در پایینترین سطح خود قرار دارند و دو رقیب اصلی ما رفته رفته در حال تبدیل شدن به ابرقدرتهای اقتصادی هستند. ما در ۵۰ سال گذشته به دلیل وابستگی به نفت و تکیه بر اقتصاد تک محصولی در کشور نتوانستهایم خود را همسو با دیگر کشورها قرار دهیم و اکنون که قیمت جهانی نفت کاهش یافته است ما هنوز جایگزین مناسبی در این زمینه نیافتهایم. تنها با افزایش درآمدهای مالیاتی تلاش کردهایم تا بخشی از بودجه کشور را تامین کنیم.
پیوستن به سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان جهانی تجارت تا چه حد میتواند بر بهبود صادرات ایران موثر باشد؟
مشخص است یکی از لازمههای اقتصاد هر کشوری پیوستن به سازمانهای جهانی از جمله سازمان جهانی تجارت است؛ چرا که با پیوستن به این سازمانها تا حد زیادی تعرفهها حذف میشود و صادرکنندگان میتوانند با هزینه کمتری به فعالیت بپردازند. به همین جهت باید تلاش کنیم طی دورهای به عضویت این سازمانها در آییم. البته باید توجه داشت که برای پیوستن به این سازمانها فراهم آوردن زیرساختها ضروری است و بدون آنها نمیتوان آینده روشنی را برای تجارت ایران متصور شد.