سردار سازندگی

آیت الله هاشمی رفسنجانی در حالی شب گذشته و در سن 82 سالگی دیده از جهان فرو بست که در بین فعالان اقتصادی و بخش خصوصی کشور از ابتدای انقلاب به عنوان « پشتوانه اصلی و سنگر بخش خصوصی » شناخته می شد. شخصیتی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و در جایگاه های مهمی همچون ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، مجمع تشخیص مصلحت نظام و... تلاش کرد تا اقتصاد ایران را به رشد و توسعه برساند و در این بین پررنگ ترین نقش را در سال های ریاست جمهوری خود (1368 تا 1376) برعهده گرفت؛ دورانی که به سازندگی مشهور است.

آزادسازی اقتصاد و خصوصی سازی
با رحلت رهبر انقلاب امام خمینی و همزمان با پایان جنگ کشور در شرایطی ویژه‌ای قرار داشت و در این دوران بود که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1368 حضور پیدا کرد و نقش حساس ریاست‌جمهور را در آن سال‌های سخت بر عهده گرفت؛ جایگاهی که برای هشت سال (یعنی دو دوره ریاست جمهوری ) ادامه داشت. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به دلیل مشکلات اقتصادی بسیار و نیاز کشور به بازسازی بعد از پایان جنگ شعار اصلی دولتش را توسعه اقتصادی گذاشت و از همین رو و با توجه به اقدامات گسترده و اجرای پروژه عمرانی و توسعه‌ای «سردار سازندگی» لقب گرفت و دولتش به « دولت سازندگی» مشهور شد.
آآیت‌الله همچنین در گفت‌وگویی با روزنامه کیهان گفته است:« وقتی دولت من شروع به کار کردکه به دوره سازندگی معروف شد؛ وضع و شرایط کشور بد بود. ازلحاظ اقتصادی بیش از 50درصد کسری بودجه داشتیم که آن را هم بانک مرکزی به دولت می‌داد. منبعی برای تأمین آن نداشتیم. هزینه‌هایی هم داشتیم که نمی‌توانستیم صرفه‌جویی کنیم. عمده هزینه‌ها، جاری و روزانه بود. وضع ارزی کشور بسیار بد بود. 6یا 7میلیارد دلار درآمد و 12میلیارد دلار بدهی ارزی داشتیم که نوعاً جنس‌های مصرفی را خریده بودیم و اکثراً نقد یا نسیه یک‌ساله بود. ازلحاظ روحی هم به خاطر جنگ و شرایطی که پیش‌آمده بود، خیلی‌ها نوعی سرخوردگی داشتند. امام هم- که محور بسیار نیرومندی بودند- از بین ما رفته بودند. در داخل کشور بسیاری از نیازها به خارج وابسته بود. همان پول کم را برای مصارف داخلی خرج می‌کردیم. انبارها خالی و کارخانه‌ها فرسوده بود که کار و تولید نمی‌کردند. قطعات و مواد نداشتند. معلوم بود که این وضع قابل‌دوام نیست و نمی‌توانیم با آن سیاست، کشور را بگردانیم. شاید عمده دلیلی که من آمدم به خاطر این بود که امام، رهبری و مجلس از افکار من آگاهی داشتند و فکر می‌کردند شاید این افکار نجات‌بخش باشد. دل من هم خیلی برای انقلاب می‌سوخت. با برنامه هم آمدم. تا آن موقع برنامه مصوب نداشتیم و قبل از آمدن، برنامه مصوب درست کردیم. آن برنامه در مجلس تصویب شد و اکثریت مجلس هم با جناح رادیکال بود. همین‌ها در کمیسیون برنامه، سخنگو بودند و در مجلس دفاع می‌کردند. هنوز من در مجلس بودم که این برنامه تصویب شد. با برنامه جامع سازندگی که ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را دربر می‌گرفت، وارد عمل شدیم. نیروهای مناسبی را که اهل کار می‌دانستم، انتخاب کردم که شعاری عمل نکنند و واقعاً کار کنند. خط و جناح را در دولت دخالت ندادم و درنتیجه دولت معتدلی تشکیل شد؛ درواقع نه چپ و نه راست و به تعبیری هم چپ و هم راست بود. یعنی معتدل بودند. کسانی که بودند، با ما تعهد کاری داشتند و فکرشان هم برای خودشان و ما محترم بود. همه‌چیز را مهیا کردیم که تحولی ایجاد شود. وضع روابط خارجی ما هم خوب نبود. معلوم بود منابع داخلی کافی نیست و باید از خارج تزریق کنیم. بیکاری فوق‌العاده‌ای داشتیم. ظاهرش 5/15درصد بود، اما نیروهای ازجنگ‌برگشته اضافه می‌شدند. آن‌هایی هم که پشت جبهه برای جنگ کار می‌کردند، شغل جدید می‌خواستند. کسانی هم که ظاهراً کار می‌کردند، واقعاً بازدهی خوبی نداشتند. چند ساعت در کارخانه بودند، ولی کار فعالی نداشتند. در چهار استان کشور عملاً به خاطر جنگ، کاری صورت نمی‌گرفت و میلیون‌ها آواره جنگی داشتیم. با توجه به همه این‌ها، همان مجلس رادیکال در برنامه تصویب کرد که باید در پنج سال135میلیارد دلار هزینه کنیم تا وضع عادی شود. معلوم بود که بیش از 60میلیارد دلار نداریم. بازسازی هم برای ما مهم بود که می‌بایست 4استان مخروبه را از نو بسازیم. این موارد غیر از زیربناها بود که می‌بایست در شهرها و روستاها ترمیم می‌شد. طبق آن برنامه بقیه ارز را می‌بایست از خارج می‌گرفتیم و در عمل، شرایطی را فراهم کردیم که آن مقداری را که نیاز داشتیم، گرفتیم. عملاً در برنامه اول 96 میلیارد دلار خرج کردیم. حدود سی‌وچند میلیارد را به‌صورت فاینانس از خارج گرفتیم. به نظرم کار مهمی شد. هم بازسازی کردیم، هم زیربناها ساخته شد، هم تورم کنترل شد و هم نرخ بیکاری به‌سرعت پایین آمد. سیاست‌های اعتدالی را که اسمش را «تعدیل» گذاشتیم، اتخاذ کردیم که ریشه خیلی از مشکلات در سیاست‌های قبلی بود. اوضاع کشور به وضع عادی برگشت. البته در آن شرایط می‌دانستم بعضی از نیروهای تند چپ و راست مخالفت می‌کنند و بعضاً درگیر بودند. ولی کار خودمان را طبق برنامه و قانون که مورد تصویب بود، انجام می‌دادیم. »
آیت‌الله هاشمی برای تحقق برنامه‌های اقتصادی تیمی یکدست را انتخاب کرد که در آن افرادی همچون محسن نوربخش، محمدحسین عادلی، بیژن نامدار زنگنه و محمدرضا نعمت زاده حضور داشتند و مدیریت سازمان برنامه نیز با روغنی زنجانی بود. دراین دوران کارشناسان اقتصادی برجسته‌ای همچون دکتر محمد طبیبیان نیز در سازمان برنامه حضوری مهم داشتند. دولت در این سال ها گشایش در امور اقتصادی با ابزار آزادسازی‌های اقتصادی را سرلوحه خود قرارداد و اصلی‌ترین سیاست‌های اقتصادی دولت‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در این سال‌ها روی محورهایی مانند تک‌نرخی کردن نرخ ارز، کاهش کسری بودجه، اصلاح نظام مالیاتی، حذف یارانه‌ها از اقتصاد ایران و خصوصی‌سازی استوار بود.
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگویی با روزنامه کیهان درباره سیاست‌های اقتصادی دولت هایش گفته است:« سیاست‌های دولت چند پیکان مشخص داشت: یکی اینکه نرخ ارز که 7 تومان رسمی و دولتی و 170 تومان در بازار آزادشده بود، درست نبود و آثار منفی و خسارات و ضررهایش را خیلی می‌دیدیم و باید آن را به هم نزدیک می‌کردیم. یکی سیاست توزیع کوپنی را که همه‌چیز کوپنی باشد و دولت مسئول سوزن، ملحفه، قاشق و چنگال باشد و وارد کند و باقیمت دولتی به مردم بدهد، کم کنیم. یکی اینکه دولتی کردن همه‌چیز و بستن دست بخش خصوصی تعدیل شود. برنامه، انجام تدریجی بود و این نبود که یک‌دفعه اجرا شود. پیکان دیگری هم داشت که این‌ها پیکان‌های اصلی سیاست تعدیل بود. آن موقع هم با رهبری این مسائل را بحث کردیم و ایشان هم با عمده این‌ها موافق بودند. البته قبل از من، رهبری این عقاید را در زمان دولت آقای موسوی داشتند. یعنی افکار ایشان هم تأثیر گذاشت و سیاست کلی بود. امروز این سیاست‌ها را همه می‌گویند و قبول دارند. بحث خصوصی‌سازی هنوز آن‌گونه که می‌بایست باشد، انجام‌نشده است. دونرخی بودن ارز، کمی در حال حل شدن است و هنوز هم مشکلاتی داریم. یارانه‌ها در سیاست یارانه‌ای جهت‌دارتر شد و هنوز هم حل‌نشده و در سوخت و مسائل دیگر مشکل‌داریم. فکر می‌کردیم باید بالاخره این یارانه ظالمانه که از ثروت مردم به قشر مصرف‌کننده بالا داده می‌شد، تعدیل شود. فکر می‌کنم این سیاست‌ها جواب داد. علاوه برجذب میلیارد دلار سرمایه‌های ایرانیان، توانستیم 30 یا 35 میلیارد دلار از خارج بیاوریم و مشکلات زیربنایی، آب، برق، راه، بندرها، مخابرات، کارخانه‌های اساسی، صنایع فولاد، پتروشیمی و گاز را راه‌اندازی کنیم. چند وقت قبل که برای جلسه خبرگان مهمان آقای خاتمی بودیم، ایشان در سخنرانی خودشان گفتند که اگر سازندگی‌های دوران آقای هاشمی نبود، ما الان بحران واقعی داشتیم. درست هم هست. مثلاً در برق وقتی‌که کنار رفتم، بیست درصد ذخیره داشتیم که دیگر قطع برق معنا نداشت. یعنی در سایه آن سیاست توانستیم تأمین کنیم و بدهی را به‌موقع بپردازیم. یک‌بار به خاطر شوک نفتی تأخیر افتاد و دوباره آن را جبران کردیم. تمدید کردیم و بعداً انجام شد. من در آن سیاست‌ها اشکالی نمی‌بینم. اگر شما اشکال مشخصی می‌بینید، مطرح کنید
منبع : سایت خبری اتاق تهران


دیدگاه‌ها

کد موجود در تصویری که مشاهده می کنید را وارد کنید
XML دیدگاه ها: RSS | Atom








معرفی فدراسیون

فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته ایران بمنظور ساماندهی تشکلی فرایندهای تولید و صادرات کالاها و خدمات صنايع انرژي ايران و حفظ توازن و نظم و فراهم کردن امکان بهره برداری بیشتر از سرمایه گذاری و تولید و همچنین استفاده و انتقال تجربیات علمی و عملی دست اندرکاران و به هنگام نمودن آن برای نیل به اهداف قانونی توسعه در حوزه صادرات كالا و خدمات حوزه انرژي ايران و دفاع از منافع مشروع اعضاء، فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته ایران به استناد بند (ک) ماده (5) قانون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی ایران تشکیل گردیده است.

ادامه مطلب

تشکل‌های عضو

ساعت سرور

امروز، پنج شنبه 08 آذر 1403 9:07 ق.ظ

ورود به سیستم

کاربر گرامی، در صورتی که ثبت نام نکرده اید روی دکمه ثبت نام کلیک نمایید. شایان ذکر است جهت استفاده از کلیه امکانات سایت ثبت نام ضروری می باشد.


ثبت نام

ثبت نام اولیه در سیستم برای همگان رایگان می باشد