خصولتی ها تز توسعه اقتصاد را دزدیدند
می گوید: با داگلاس نورث جایزه نوبل اقتصاد چقدر آشنا هستی؟ پاسخ می دهم برخی کتاب هایش را خوانده ام.بعداضافه می کند می دانی من شاگرد او بودم و اینگونه گفت وگوی ما درباره مراحل تدوین،اجرا و بازنگری سیاست های اصل 44 آغاز می شود.موضوعی که به گفته دکتر علی شمس اردکانی می توانست به تحول بزرگی در اقتصاد ایران تبدیل شود،اگر درست اجرا می شد.
اقتصاددان و دیپلمات سابق حالا سالهاست که رخت دولتی از تن بدر کرده و در بخش خصوصی فعال است.از فعالان و صریح الهجه های اتاق بازرگانی است.پای نقد و نقادی که وسط بیاید طرف هیچ حزب و گروهی نیست.با عنایت به این تجربه ها چه کسی بهتر از او می توانست راوی بخشی از اتفاق های تدوین تا اجرای اصل 44 باشد.گفت وگو با وی را بخوانید.
شما از ابتدای تدوین قانون اصل 44 حضور داشتید،ممکن است بفرمایید چه دیدگاهی سبب تدوین اصل 44 در قانون اساسی شد؟
بله مرا به عنوان کارشناس اقتصادی و بین المللی به کمیسیون ها و کار گروه های خبرگان دعوت می کردند.
وقتی تقسیم بندی اقتصادی انجام می شد، هدف این نبود که اقتصاد تقسیم بندی شود.یعنی هدف این نبود که مثلا بگوییم با اقتصاد دولتی ، عمومی و یا تعاونی به شکوفائی اقتصادی می رسیم .آن زمان می گفتم که هیچ محصولی را نمی توان پیدا کرد که در بازارهای دنیا موفق باشد ومحصول تعاونی باشد.حالا نمونه های محدود در کشورهای سوسیالیستی دیده می شد که کارکرد موقتی داشتند،اما محدود و در دایره محدودی قرار داشتند.پرفسور نورث درباره تعاونی ها می فرمود: بزرگترین دروغ در تاریخ عقاید اقتصادی تعاونی هاست.نورث زنده کننده مکتب نهادگرایی در اقتصاد است.
هنوز هم بعد از گذشت 37 سال معتقدم که تعاونی ها موجب فساد، اختلاف ودعوا هستند.در آن روزها چون افکار چپ حاکم بود.هنگام تدوین قانون اساسی شهید دکتر بهشتی،مرحوم سحابی و شهید آیت حضور داشتند.آن زمان پیشنهاد دادم که هدف از تدوین اصل های 43 و 44 شکوفایی اقتصادی باشد. چند بار لفظ شکوفایی را که در کار گروه تکرار کردم ، شهید دکتر بهشتی گفتند، کلید واژه خوبی است که اگر بعدها مشکل ایجاد شد می توان آن را تصحیح کرد.اما در عمل دیدیم اقتصاد دولتی و تعاونی کمکی به بالابردن اشتغال و شکوفایی اقتصاد نکرده اند.
چه زمانی اجرای این اصل به مشکل برخورد و تصمیم به بازنگری گرفته شد؟
هدف اصل 44 شکوفایی اقتصادی بود که در ذیل آن به صورت شرط آمده است. بعد از اواخر جنگ بحثی داشتیم که آیا اجرای این اصول موجب شکوفایی شده است یا نه؟ آقای هاشمی محکم گفتند نه و باید کارهای جدیدانجام شود.یکی از این کارهای جدید تاسیسس مناطق آزاد بود که من به دنبال آن رفتم.
یعنی تاسیس مناطق آزاد بر اساس تنگناهای اجرای اصل 44 بود؟
من 2 سال گرفتار مذاکرات صلح قرارداد 598 بودم، بعد از جنگ دنبال این بودیم که وظیفه ملی خود، یعنی شکوفایی اقتصاد رادنبال کنم. این موضوع را در اتاق بازرگانی هم بحث کردیم تا به یک طرح برسیم. کم کم آقایان در دولت هم گفتند که این حرف بدی نیست.با حاج احمد آقا در این رابطه خیلی بحث می کردیم وبعد موضوع را خدمت آقای خامنه ای که آن زمان رییس جمهور بودند، مطرح کردیم و ایشان هم تایید کردند که این جمله شرطیه شکوفایی اقتصادی می تواند بازنگری شود. در نتیجه هدف معلوم شد.آن روزها می گفتم مسیر این اصل مصداق این شعر است که: ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/ این ره که تومی روی به ترکستان است. دقیقا مصداق اتفاقی است که برای اصل 44 افتاده بود.وقتی راهی را اشتباه رفتی،قاعدتا باید بایستی بعد از بحث و نتیجه گیری دور بزنید تا مجددا به نقطه صفر برسید و مسیر درست را بروید.بعد از این بحث ها به من گفتند بیا ودبیر کل اتاق بازرگانی را بپذیر.آن زمان پست دولتی داشتم ودنبال این بودم از دولت خارج شوم.در نتیجه پذیرفتم واولین دبیرکل منتخب اتاق ایران در سال 73 شدم . یک دوره کامل چهار ساله دبیر کل اتاق بودم. در این دوران اجراییات اصل 44 با هدف شکوفائی اقتصادی نوشته شد.هدف این بود حالا که قرار است سهم بخش خصوصی پررنگ شود و نسبت آن در اقتصاد ایران معلوم شود، باید از سهم دیگر بخش ها در اقتصاد ملی کاسته شود. از اینجا واژه خصولتی را من باب کردم .چون در همین زمان بود که تشکیک پیش آمد ،حالا که می خواهیم دولتی ها را خصوصی کنیم دولتی ها می توانند ردای خصوصی تن کنند .مثلا می روند شرکت خصوصی تاسیس می کنند ولی ماهیت دولتی است.
پس خصولتی ها در واقع از ابتدا برنامه داشتند؟
بله،بحث ما این بود که این خصولتی ها در رژیم های توتالیتر رشد می کنند .مثلا در ایتالیا ببنید که موسیلینی چند تا از این شرکت ها را تاسیس کرده ؛ در آلمان هم هیتلر نمونه این شرکت ها را تاسیس کرد که هنوز هست.در چین که الی ماشالله. برنامه اقتصادی رزولت برای خروج اقتصاد امریکا از بحران دهه 1930 طراحی شد و تفکر اصلی آن براساس نظریات جان مینارد کینز بود بر تحریک تقاضا تاکید داشت.هنوز هم این تئوری می تواند منجر به شکوفایی اقتصاد شود.در انتخابات اخیر،موضوع تحریک تقاضا را مطرح کردم و توصیه کردم که دولت به دنبال تحریک تقاضا باشد. قبلا هم دردو نشستی که آقای احمدی نژاد در دولت اولش با اقتصاددانان برگزار شد، این موضوع را توصیه کردم. به هر حال اجرا نکردند و امروز نتیجه آن را می بینید.متاسفانه به جای تحریک تولید ، تقاضای ناشی از یارانه نقدی موجب افزایش سرعت گردش نقدینگی و واردات کالا یعنی گسترش رکود،بیکاری و تورم شد.
مبانی فکری بازنگری سیاست های کلی اصل 44 چه بود؟
شکوفایی اقتصاد؛ اما در میانه راه این تز را دزدیدند.
چه کسانی؟
خصولتی ها.حالا هم حضور خصولتی در اقتصاد بدتر از گذشته شده است.قبلا که پالایشگاه در اختیار دولت بود،هزینه ، فروش ، سود و منابع آن معلوم بود.اما حالا مسئول معلوم نیست.فساد در خصولتی بیشتر از بخش دولتی است.نمونه عملکرد خصولتی ها اجعه ای است که اخیرا در پتروشیم اتفاق افتاد و یک میلیارد دلار تجهیزات به اضافه بیست هزار تن خوراک و محصول را صعمه آتش کرد.
چرا از دولت آقای هاشمی که پیشنهاد تفسیر مطرح شد، 16 سال طول کشید که سیاست های کلی آن از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شود؟این همه سال نشان می دهد که این اقتصاد کار می کرد؟
مدتی طول کشید که ابلاغیات اجراییات اصل 44 تهیه شود.قرار نبود که اصل 44 عوض شود.چیزی در قانون اساسی عوض نشد.در واقع برداشت و تفسیر عوض شد.
برداشتی که مورد نظر بود فعال شدن بخش خصوصی بود و اینکه سهم بخش خصوصی چقدر باشد؟
مشکل کار در اجرای این سیاست ها بوجود آمد.یعنی در دولت های نهم و دهم اموال دولتی را در تاریک خانه های خصولتی تقسیم کردند.
یعنی معتقدید تکلیف روشن بود ولی بد اجرا کردند؟
این موضوع در خصوصی سازی ها بد اجرا شد. مثلا پالایشگاهها واگذار به صورت خصولتی اداره می شود. این باعث فساد شد و این فساد ادامه دارد.ویژگی مدیریت خصولتی فساد و کاهش بهره وری است.حتی کسانی که از بخش خصوصی به این بخش رفتند هم دچا فساد شدند.قاچاقچی های سابق هم به این جمع پیوستند.مثل آنها که سوخت قاچاق می کردند. خصولتی ها به قدرت پول قاچاق میدان دار بخش خصوصی شدند و اصل 44 را عقیم کردند.
یعنی همه فساد ها به دلیل حضور خصولتی ها در اقتصاد است؟
همان موقع هم گفتیم این ترتیبات که نوشته می شود برای شکوفایی اقتصادی است نه برای شکوفایی خصولتی ها
خب، راهکار چیست؟چطور می شود این زیان را جبران کرد؟
به اصل برگردیم.
توصیه شما به آقای روحانی چیست؟
متاسفانه بوروکرات هایی که اطراف ایشان را احاطه کرده اند، نمی گذارند شکوفایی اقتصادی اتفاق بیفتد. نمونه آن ادامه پرداخت یارانه نقدی به دهک های ثروتمند تر جامعه وپرداخت سوبسید به بنزین مصرفی ماشین های گرانقیمت وارداتی است این ره به ترکستان بود و هست.برای اصلاح باید اول حرکت در مسیر غلط را متوقف کرد.مرحله بعد باید به سرعت از راه رفته برگشت.نمی توان تا ابد و دهر این خرابی را ادامه داد.ما میگوییم برای شکوفایی اقتصاد باید سیاست های کلی بدون حضور دولت و خصولتی ها اجرایی شود و راه دیگری ندارد.
ولی تعداد خصولتی خیلی زیاد شده و چطور می شود آنها را پس گرفت؟
این هم راه حل دارد.قطعا برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد.اما اول باید راه رفته را برگشت.
*خاطره واطن خواه