الزامات جذب سرمایه مردمی در طرحهای اقتصادی
اخيرا گفته شده که براي تکميل پروژههاي نيمهتمام در بخش پتروشيمي، ميتوان از سرمايه مردمي در اين بخش استفاده کرد. در اين ارتباط بايد بگويم که مردم ترجيح ميدهند نقدينگي در دستشان را به کساني بدهند که قابل اعتمادند؛ مثل کارآفرينان که اهل فن هستند اما ميدانيم که مردم به دولت اعتماد ندارند. همانطور که آقاي زنگنه هم گفته اينها طرحهاي نيمهکاره هستند و سرمايهها تبديل به خروجي نشدهاند. به نظر ميرسد تنها راهي که از طريق آن ميتوان سرمايههاي مردمي را براي تکميل و توسعه طرحها و پروژههاي حوزه انرژي جذب کرد اين است که زيرساختهاي لازم توسط دولت فراهم شود. شخصي که قرار است سرمايهگذاري کند به افرادي اعتماد ميکند که اهليت دارند و خوشنام هستند. وقتي اهليت وجود داشته باشد مردم هم اعتماد ميکنند و پولهاي سرگردان خود را وارد چنين طرحهايي ميکنند. اما الان ما مشاهده ميکنيم شرکتهاي شبهدولتي براي پروژههاي بزرگ معرفي ميشوند که در حوزه پتروشيمي تخصص لازم را ندارند و مردم هم نميتوانند به آنها اعتماد کنند، در نتيجه پولشان را وارد اين نوع سرمايهگذاريها نميکنند. پس دولت بايد روشي را اتخاذ کند که شرکتهاي داراي اهليت امکان مشارکت داشته باشند. وقتي طي ساليان گذشته کاري انجام نشده که بخش خصوصي تقويت شود و به مرور اين بخش ضعيفتر هم شده است، پس چطور ميتوانيم انتظار داشته باشيم که بخش خصوصي 30 درصد آورده بياورد. در اين راستا ميتوانيم بهجاي 30 درصد، 20 درصد مطالبه کنيم يا اينکه حتما لازم نيست که پروژههاي بزرگ تعريف کنيم، چون عمدتا اينها به دست بخشهاي دولتي و شبهدولتي ميافتند. بنابراين، ميتوانيم پروژههاي پتروشيمي در قالب کوچکتر تعريف کنيم يا چه اشکالي دارد پتروپالايشگاههايي در حدود 20 يا 10 هزار بشکه تعريف شود تا سرنوشت آنها محتوم به شکست نباشد. پس بهتر است تغييراتي را در راهبردهاي خودمان ايجاد کنيم و از کساني که داراي اهليت هستند، بخواهيم وارد اين حوزه شوند، حتي اگر توانايي مالي ندارند. چون اگر اين افراد به ميدان بيايند بقيه مردم که در اين صنعت نيستند اعتماد کرده و در سرمايهگذاري پروژهها مشارکت ميکنند. مساله بعدي که بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است که ما بايد براي سرمايهگذاري مزيت ايجاد کنيم. يعني هميشه هر سرمايهگذاري که ميخواهد سرمايه مردمي را جذب کند مزيتهايي را در نظر ميگيرد و اينگونه پيشتاز ميشود. براي مثال، ميتوان در يک سرمايهگذاري خوراک را با تخفيف به سرمايهگذار داد. وقتي اينگونه اعلام شود در سرمايهگذاري تاثير مثبتي خواهد داشت و مردم تشويق به مشارکت و همکاري ميشوند. همچنين مزيتهايي که دولت در نظر ميگيرد بايد باثبات و بلندمدت باشند، تا سرمايهگذار بتواند آينده کارياش را پيشبيني کند و اگر اينگونه نباشد عمدتا موفقيتي حاصل نخواهد شد و مردم هم رغبتي به انتقال سرمايههايشان از بازارهاي ديگر به اين پروژهها نخواهند داشت.