دگردیسی بزرگ جهان در راه است
بسیاری بر این تصورند که جنگ تجاری چین با امریکا از زمان دونالد ترامپ شروع شده و باز هم فکر میکنند با رفتن ترامپ فیتیله این جنگ تجاری پایین کشیده خواهد شد!
متاسفانه باید گفت اینگونه نیست و نخواهد شد.
مشکل جای دیگری است. این یک نزاع، در حقیقت نزاع درون سرمایهداری است با رویکردهایی که در دنیای امروز یکی پس از دیگری نمایان میشود و در حال رسیدن به تقابل جدی است؛ بنابراین دو رویکرد جدید در دنیای سرمایهداری نمایان میشود و آن سرمایهداری اقتدارگرای جدید و سرمایهداری برخاسته از لیبرال دموکراسی غربی است.
در ایالات متحده امریکا سالها لابیهای بزرگ والاستریتی طرفدار چین ایجاد شدهاند. این گروه درست از زمانی که بانک مورگان استنلی به رهبران چین قول داد با تغییر رویکرد و تبدیل چین به یک صادرکننده بزرگ، تمامی حمایت بزرگان سرمایهگذاری را خواهند داشت، آغاز بهکار کردهاند. از همان زمان تا امروز چین روز به روز در هماهنگی کامل با جناح والاستریت به جلو رفت و رشد اقتصادی را تجربه کرد. این یک بازی برد-برد بین والاستریت و چین بود.
پس از بحران مالی ۲۰۰۸ میلادی رشد اقتصادی چین کند شد و حتی به نقطه توقف رسید. از آن زمان به بعد چین آغاز به اجرای یک برنامه محرک کرد. حال چینی که سالها با یک استراتژی مشخص در قبال شرکای امریکایی در حال حرکت به سمت رشد اقتصادی بود، میخواست از زیر سایه این شرکای قدرتمند خارج شود. برای گام نهادن در این مسیر، دولت چین به مرور پرداخت وامهای کمبهره به صنایع بزرگی که شرکای امریکایی بزرگی داشتند را کنار گذاشت. تاثیر این اقدام دولت چین بر صنایع آنقدر شدید بود که در دیدار اوباما و هو جین تائو، رهبران دو کشور، یک بار اوباما صحبت از فرصت برابر سخن به میان آورد و از اقدامات چین در مقابل شرکتهای امریکایی انتقاد کرد.
از زمان رهبری شی جین پینگ در چین و راهاندازی ابتکار کمربند و راه belt and road initiative ایالات متحده بهدنبال محدودسازی چین رفت. این امر در زمان اوباما با انعقاد پیمان دو سوی اقیانوس آرام با سرعت بیشتری دنبال شد.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ نیز این محدودسازی با جنگ تعرفهای دنبال شد.
پیمان تجاری اقیانوس آرام یا شراکت ترنس-پاسیفیک (انگلیسی: Trans-Pacific Partnership) (TPP) یک پیمان سرمایهگذاری و مقرراتگذاری بین ۱۲ کشور حاشیه اقیانوس آرام جز چین است که ۴ فوریه ۲۰۱۶ در آوکلند نیوزیلند بعد از ۷ سال مذاکره نهایی شد. تا سال ۲۰۱۴ میلادی، ۱۲ کشور در سرتاسر منطقه آسیا-اقیانوسیه در مذاکرات تیپیپی (توافقنامه مشارکت اقتصادی استراتژیک اقیانوس آرام) شرکت داشتند که شامل استرالیا، برونئی، کانادا، شیلی، ژاپن، مالزی، مکزیک، نیوزیلند، پرو، سنگاپور، ایالات متحده امریکا و ویتنام میشد.
در نهایت توافق شراکت جامع و پیشروی ترنس-پاسیفیک موسوم به CPTPP بین کشورهای استرالیا، برونئی، کانادا، شیلی، ژاپن، مالزی، مکزیک، زلاند نو، پرو، سنگاپور و ویتنام منعقد شد و از سال ۲۰۱۸ میلادی این توافق بین کشورهای استرالیا، کانادا، ژاپن، مکزیک، زلاندنو و سنگاپور به اجرا درآمد.
۳۰ فصل این پیمان براساس اهداف رشد اقتصادی، حمایت از ایجاد و نگهداری کار، افزایش نوآوری-بهرهوری و رقابت، بالا بردن سطح استاندارد زندگی، کاهش فقر در کشورهای طرف قرارداد، ارتقای شفافیت در حکومت، افزایش نیروی کار و حفظ محیطزیست نوشته شدهاند.
جهان اقتصادی پیش رو جهانی است که چه ترامپ دوباره در کاخ سفید باشد و چه جو بایدن، سیاست محدودسازی چین با شدت ادامه خواهد یافت.
اما در این شرایط عواملی وجود دارد که بدون توجه به آنها امکان درک موقعیت نخواهد بود:
آیا دلار بهعنوان مهمترین ارز رزرو جهانی در چرخه اقتصاد جهان باقی خواهد ماند؟ این مهمترین رویداد جهان آینده خواهد بود. همچنین تقابل چین و امریکا فقط تقابل دو کشور نیست؛ تقابل دو رویکرد در درون اردوگاه سرمایهداری است که هر کدام بهدنبال دست بالا یافتن از دیگری هستند!
کارنی، رئیس سابق بانک مرکزی انگلستان از افرادی بود که جایگزینی دلار را در سال ۲۰۱۹ محتمل دانست و حتی از ارزهای دیجیتال صحبت به میان آورد!
شاید وقت آن است که بپذیریم رویکرد «مرزبندیهای کشوری» دیگر توان تحلیل رویدادهای آینده را ندارد و جریانشناسی سرمایه این روزها کلید تحلیل اقتصاد و سیاست جهانی است.